گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد

عدالت آن نیست که گناهکاران مجازات شوند ، عدالت آن است که بی گناهان مجازات نشوند

گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد

عدالت آن نیست که گناهکاران مجازات شوند ، عدالت آن است که بی گناهان مجازات نشوند

جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت


 

جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت

 

جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت

در . ارسال شده در حقوق جزایی

عنوان  :  جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت
نویسنده : خسرو بهمن یار
کلمات کلیدی  :  جرائم قابل گذشت، جرائم غیر قابل گذشت، جرم، تعقیب
جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت
تعریف جرائم قابل گذشت:
مقنن گاهی به لحاظ کم اهمیت بودن حیثیت عمومی جرم و گاهی به علت رعایت مصالح و منافع خانوادگی و جلوگیری از لکه‌‌دار شدن حیثیت و شئون افراد و بالاخره در بعضی موارد بنا به ملاحظات سیاسی و اقتصادی تعقیب دعوای عمومی را مبتنی بر مطالبه متضرر از جرم منوط می‌کند و به مراجع کیفری اجازه نمی‌دهد که بدون تقاضای متضرر از جرم متهم را تحت تعقیب قرار دهند. این جرائم را که تعقیب و مجازات مجرم متوقف بر مطالبۀ شاکی خصوصی است اصطلاحاً جرائم قابل گذشت می‌نامند. تعریف جرائم غیر قابل گذشت:
 جرائمی هستند که با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی، تعقیب آن جرائم متوقف نمی‌شود. به عنوان مثال، کلیه جرائم علیه عفت عمومی اعم از زنا (ماده 63 قانون مجازات اسلامی)، لواط به عنف یا غیر آن (ماده 108 قانون مجازات اسلامی) و  نیز اعمال منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل و مضاجعه (ماده 637 قانون مجازات اسلامی) فاقد قابلیت گذشت از سوی شاکی یا مدعی خصوصی هستند.
 
تشخیص جرایم قابل گذشت:
 برای تشخیص و تفکیک جرائم قابل گذشت ضابطه و معیار علمی دقیقی وجود ندارد تا مورد عمل قرار گیرد.
 قانون‌گذار برای اینکه متن قانون دستخوش تغییرات گوناگون نشود در تشخیص جرائم قابل گذشت، بجای تعیین ضابطه، به روش احصاء قانونی متوسل شده است و اصل را بر این نهاده که هیچ جرمی قابل گذشت نیست مگر اینکه خلاف آن در قانون تصریح شده باشد.
  1- ضابطه‌ قانونی: این روش که تقریباً منظور نظر قانون‌گذار قبل از انقلاب اسلامی قرار داشت در تبصره 2 ماده 8 آئین دادرسی کیفری 1290 و ماده 277 قانون مجازات عمومی و در برخی قوانین متفرقه که این روش هم شامل احصای جرایم قابل گذشت و هم شامل طبقه‌بنی برخی جرائم بر مبنای موضوعاتی نظیر خانوادگی و.... می‌باشد، متجلی شده است.
 2- روش احصاء قانونی: با توجه به اینکه روش ضابطۀ قانونی در جرائمی مثل جرائم مربوط به خانواده، جرائم مربوط به عفت و عصمت افراد یا جرائم مالی و غیره، در رابطه با تعیین مصادیق عینی این نوع جرائم در عمل با اشکال فراوان مواجه بود. به همین جهت قانون‌گذار به‌جای تعیین ضابطه به روش احصاء متوسل شد. و در هر مورد، جرائم قابل گذشت را در خود قانون تعیین و اعلام ‌کرد. قسمت اعظم جرائم قابل گذشت در ماده 277 قانون مجازات عمومی و تبصره 3 ماده 8 قانون آئین دادرسی کیفری سابق احصاء شده بود ولی با تصویب قوانین راجع به مجازات اسلامی و اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی کیفری و به ویژه با ورود مفاهیم تازه و فقهی، مانند حق الله وحق الناس، در قلمرو حقوق کیفری، روش احصاء متروک شد و معیار تشخیص تغییر یافت. بدین‌ صورت جرائم که جنبه حق‌الناسی دارند قابل گذشت و جرائمی که جنبه حق اللهی دارند غیر قابل گذشت از سوی شاکی یا مدعی خصوص می‌باشند.
قانونگذار در ماده 727قانون مجازات اسلامی، جرایم قابل گذشت را احصاء نموده و تعقیب مو ضوع را جز با شکایت شاکی مجاز نمی­داند.

 
 
منابع:
 
1. آخوندی، دکتر محمود؛ آئین دادرسی کیفری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، 1368، چ 1، صص 159 – 158.
2. شاملو احمدی، محمد حسین؛ دادسرا و تحقیقات مقدماتی، اصفهان، دادیار، چاپ اول، 1383، صص 128- 129.
3. آشوری ، محمد؛ آیین دادرسی کیفری ،تهران، سمت، چاپ هشتم ،1383،ج1،ص177.
منبع:http://pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=28306

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد